زنـان درون دفـاع مقـدس, بـه روايت امـام

تهيه كنندگان ويژه نامـه :  زنـان درون دفـاع مقـدس, بـه روايت امـام
فريبا انيسي
ديرگاهي هست كه آتـش جنگ خفته و آرامش رخوتآورش پنجه درون جان ما مي افكند. قيمت آمپول كزاز درون خلوت هر شب مي شنويـم صداي دردآلـود مادري تنـها را.
بي شك نور ستاره از اشكهاي فرزند شـهيد نشاني دارد درون ايـن شبهاي تار. قيمت آمپول كزاز شاهدان رزم شـهيدان گفتنيها دارند از آن عزيزان, گرچه ايـن رزم بـي وجـود آنـان ره بـدينجـا نمـي بـرد.
آنچه كه تـاكنـون از تصـويـر زنان درون ايـن رزم نشـان داده شـده سايه هاي مبهمي هست از حضـور پرقدرت آنـها, درون حالي كه بـه استناد پيام امام خميني نيمي از بار جنگ را بر دوشـهاي خـود مي كشيدند و كمتر نامي از آنان مي شد.
آنان كه جـان بـر كف از تيغ نـابكـاران وابسته داخلـي كـومله و دمـوكرات نـهراسيدند و در برابر هجـوم جانيان خارجـي ايستادند و كوه را ايستادگي آموختند.
دريادلان شيرزن كه هجـوم خائنانـه منافقيـن را درون نطفه خفه كردند و از ميـدان علـم چـون رزمشان پيروز و سـرافراز بيرون آمـدنـد.
براي شناساندن نقـش زن درون دفاع مقدس تاكنون كارهاي كاملي صـورت نگرفته است. گاه و بيگاه هر كـس از ايـن درياي بيكـران جـرعه اي نـوشيـده بـه قـدر طاقت, نـه عظمت دريا را بازگـو كرده و نـه خروش امواج آن را.
بي شك هر گفتاري درون ايـن زمينـه زيور بـه كلام امام روح الله بسته و به سنت عشق, ميثاق خون را نيز نگاهي دارد. نقـش زنان درون يك كلام و دو كلام نيست كه بتـوان صحنـه اي از آن را بـه نمـايــــش گذارد.
بر آن شـديم كه روايت امام را معيار قـرار دهيـم و بـر اساس آن شاهد ذكر كنيـم. بـي ترديـد كلام امام خمينـي محتاج شاهـد نيست و نخـواهـد بـود, بـرهان قاطعي هست كه قلـم از شـرح آن عاجز است.
همچنان كه شـرح ايثـار و دلاوريهاي زنان درون جنگ قلـم را آشفته و دل را بـي طاقت مـي سـازد. اما بيانـش وظيفه اي هست كه بـر دوش ما احساس مي شود. اميد كه ايـن وظيفه را بخـوبي بـه انجام برسانيـم.
ايـن نـوشتار تقديـم بـه شاهدان شيرزني هست كه درون طلـوع هر صبح, نـويـد ظهور را خـواهانند. باشـد كه جزء ياران حضرتـش باشنـد و باشيم. ان شإالله.
امام خميني همـواره بر نقـش عظيـم زنان درون پيشبرد اه اسلامـي تإكيد داشتنـد و همـواره آنان را با بانـوان صـدر اسلام مقايسه مي نمودند. بـويژه بانـوان قـم را, نمـونـه اي از مسلمانان صديق و هـم پايه بانوان صـدر اسلام مـي دانستند و تإكيد داشتنـد بانـوان همان گـونـه كه نـهضت را که تا اينجـا رسانـده انـد, بـايـد تـا آخـر برسانند.(1) امام خميني يك ماه پيـش از شروع رسمـي جنگ تحميلـي درون جمع بانوان فرمود:
((ملتي كه بانـوانـش درون ميدانـهاي جنگ با ابرقدرتها و با مـواجه شدن با قواي شيطاني, قبل از مردها درون ايـن ميدانـها حاضر شده اند پيروز خـواهنـد شـد)).(2) خانـم دكتر زريـن تاج كيهانـي درون بيان خاطرات خـود درون كردستان مي گويد: قيمت آمپول كزاز ((در كامياران بـوديـم. گفتند:
بـراي محلـي كه تعدادي از بچه ها درون آن مجـروح هستند, چنـد نفـر مي خواهيم. مـن دستـم را بلند كردم. نمي دانـم چرا؟ ... با اينكه پزشكان مرد هـم بودند. مـن و همسرم دستمان را بلند كرديم)).(3)
9 ماه پـس از شروع جنگ بـه صورت رسمي, امام خميني ارزش مبارزه و تلاش زنان را بالاتر و ارزشمنـدتـر از مردان اعلام كـرد. ايشان درون جمع بانوان عضـو جهاد دانشگاهي فرمـود: ((عواطفي كه درون بانـوان است, مخصـوص خـودشان هست و درون مـردها ايـن عواطف نيست. لهذا آن چيزي كه درون پشت جبهه از روي عواطف از بـانـوان صـادر مـي شــود, بيشتر و بالاتـر و ارزنـده تـر هست از آن چيزي كه از مـردها صادر مـي شـود. بـه مـوجب عواطفـي كه بانـوان دارنـد, آنـها بـراي جبهه كارهاي بسيار مفيد انجام داده اند و مـي دهند)).(4) خـواهر مريـم كاتبـي كه از امدادگران كردستان و نيز دفاع مقدس است, درون قسمتي از خاطرات خود گفته است: ((هنگامي كه درون مريوان بوديـم, يك روز خـواهري را آوردنـد كه دستـش سفيد سفيـد شـده بـود و حالت غش و بيهوشي داشت و از ضعف مفرطي رنج مي برد. ما بلافاصله بـه مداوايـش مشغول شديـم. بعدا كه قدري حالش بهتر شد, از وضعيت او پرس و جو كـرديم. فهميـديـم كه ايـن خـواهر اهل شمال است. چنـدي پيـش كه عمليـات شـروع شـده, نيمـه شب بـه منطقه رسيـده و اظهار داشته كه مـي خـواهـم درون يك مـركز درمـانـي كنـار پـرستـارهـا كـار كنـم.
او بـه مـدت 72 ساعت بـيآنكه چيزي بخـورد, درون اتاق عمل پنسها را مي شسته و دسته بندي مي كرده است. از بـس كه دستـش داخل آب بوده و خون بـه دستـش نرسيده است, سفيد شده بـود. ايـن شمالي بعد از بهبـودي مجـددا درون منطقه ماند و به صـورت تجربـي بـه پرستاري مجروحيـن جنگـي پرداخت)).(5) درون همان سخنراني, امام خميني تعهد بانـوان را پشتـوانـه محكمي براي ملت و اسلام معرفي مي كند. ايشان مي فرمايد:
((خـداي تبارك و تعالـي بـر اين ملت منت نـهاد و ايـن پيروزي را نصيب كشـور ما فرمود كه بـه واسطه تعهد بانوان اميدواريـم كه درون آتيه پشتـوانـه اين ملت و اسلام محكمتر شود)).(6) خانـم زريـن تاج كيهاني درون بيان يكي از خاطراتـش مي گويد كه هنگام ترك بيمارستان خانمي با سلاح ژ.ث جلوي او آمده و مانع از رفتـن او مي شـود و از او بـه عنـوان اوليـن كسـي ياد مـي كنـد كه درون كامياران بچه ها را معالج كـرده هست ... خـانـم دكتـر كيهانـي مـي گـويد:
آن مسإله باعث شـد هر وقت كه احساس كـردم درون باره مـريضـي كـم مي گذارم, دو مرتبه بـرمي گـردم و باز معاينـه اش را كامل مـي كنـم, حتـي اگـر وقت كـم باشـد.(7) امام خمينـي همچنيـن مـي فـرمايـد: ((بانوان محترم ايران ثابت كردند كه دستخـوش ايـن طور تـوطئه ها نشده اند و نمـي شـوند و ثابت كرده اند كه درون دژ محكـم عفت و عصمت هستند و جـوانان صحيح و نيرومند و ان عفيف و متعهد بـه ايـن كشـور تسليم خـواهند كرد)).(8) سخنانـي كه يادآور شديـم قبل از شروع رسمي جنگ تحميلي بـوده هست و زنان آنچنان باصلابت و پرقدرت درون صحنـه حاضر شـده بـودنـد كه جهانيان را بـه شگفتـي وا داشته و امـام خمينـي آنـان را تحسيـن مـي نمـود.
پـس از قضاياي كـردستان, بعد ديگري درون تاريخ ايران گشـوده شـد. خطاب پيام و سخنان گهربار امام خمينـي بـه زنان شكل ديگري يافت.
الف ـ وجـوب دفـاع از اسلام و مملكت اسلامـي بـر زنان
امام خمينـي درون پيام دوازدهـم فـرورديـن خطاب بـه مردم كـردستان فـرمـود: ((مـن از بـرادران و ان كردستانـي مـي خـواهـم كه برادرانـه با ساير برادران مسلمان خود درون كنار هـم از كشور دفاع كنيد)).(9) و نيز فرمودند:
((اگر بـه كشور ما, كشـور اسلامي ما هجـوم بكنند و بخـواهند تعدي بكنند, تجاوز بكننـد, بر همـه افراد مملكت, بر همـه افراد كشـور, چه زن و چه مرد, كـوچك و بزرگ, اينجا ديگر شرطـي نيست, بـر همـه واجب هست كه دفاع بكننـد. لهذا حال دفاع فرق دارد با حال جهاد, حال دفاع شرطـي نـدارد)).(10) عمل بـه سخنان گهربار امام خمينـي صحنـه هاي فرامـوش نشدني را پديد مـيآورد. يكـي از مددكاران دفاع مقـدس, خـانـم حميـرا خـان بيگـي, درون خـاطـرات خـود مـي گـويــد:
((هنگام عمليات مرصاد درون كرمانشاه از داخل يكـي از اتاقها صداي يك زن را شنيـدم كه با لهجه كـردي و بـا شجاعت, جـريان درگيـري خـودش با منافقيـن را تـوضيح مـي داد. كنجكاو شـدم. بـه طرف اتاق رفتـم که تا چهره ايـن زن را ببينم. او يك زن قويهيكل و رشيد بود.
وقتـي چشمـش بـه مـن افتـاد, گفت: مـن اهل گيلان غرب هستـم. وقتـي منافقيـن بـه شـهر حمله كـردنـد, با هميـن دستهايـم چهار نفـر از زنـهاي منافق را بـه درك فـرستـادم. بعد بـا پـوزخنـد ادامـه داد:
جان خودشان! منافقيـن مـي خـواستند خانـه هايمان را قتلگاه كننـد, اما آرزويشان را بـه گـور بردند. آنـها درون شـهر شايع كرده بـودنـد شام:
گيلان غرب, صبحـانـه: بـاختـران! الحمـدلله ... صبحـانـه درون جهنــم نصيبشان شد!))(11) گرچه امام خمينـي دفاع از اسلام و قرآن كريـم و دفاع از مرزهاي عقيـده درون ايران اسلامـي را بـر همـه, مرد و زن واجب مـي دانـد, ليكـن درون بحبـوحه جنگ بر امر ديگري نيز تإكيـد مي نمايد:
((مـن اميدوارم شما ان هـم درون ميدان تحصيل كه يكي از امور مـهمـه هست مجاهـده كنيـد و هـم درون ميـدان دفاع از اسلام. ايـن از مـهماتي هست كه بر هر مردي, بر هر زني, بر هر كـوچك و بزرگي جزء واجبات است)).(12) همسـران شـهيـد و رزمنـده بسياري بـه امر امام لبيك گفتند. خـواهر حـوريه بني اشرف مي گـويد: ((پـس از اسارت همسرم با شنيدن صداي گرم و كـوبنده او از راديو, روحي دوباره بـه كالبد غمگينـم دميده شد و تصميـم گرفتـم ادامـه تحصيل بدهـم. درون كنكـور آن سال مـوفق شـدم و در دانشگاه ثبت نام كـردم. ايام تحصيل را با سختـي فـراوان و بـا اميـد بـه بـازگشت همسـرم پشت سـر گذاشتــــم ...
پـس از فارغ التحصيلـي از دانشگاه درون آمـوزش و پرورش بـه تـدريـس مشغول شدم, که تا در اين سنگر بـه اداي دين بپردازم و ايـن درون حالي بـود كه آزادگـان گـروه گـروه بـه آغوش خـانـواده خـود بـــــاز مي گشتند)).(13) تإكيد امام خميني همواره بـه حضـور پرقدرت زنان درون صحنـه هـاي دفـاع از اسلام همـدوش بـرادران بـوده است. ايشــان مي فرمايد:
((ملت عزيز مـا امـروز بحمـدالله تعالـي جـوانـانـي رزمنـده از خـواهران و برادران دارد كه با تعليمات نظامـي درون سرتاسر كشـور قدرت تفكر را از دشمنان اسلام و ايران سلب و با اعتماد بـه قـدرت الهي و فـداكـاري درون راه اسلام بـر همـه مشكلات و همـه قــــدرتهاي شيطاني غلبه خـواهد كرد)).(14) و نيز مـي فرمايد: ((ما مفتخريـم كه بانوان و زنان پير و جـوان و خرد و كلان درون صحنـه هاي فرهنگي و اقتصادي و نظامـي حاضر و همـدوش مردان يا بهتـر از آنان درون راه تعالي اسلام و مقاصد قرآن كريم فعاليت دارند)).(15) خانـم مريـم سياول كه زمانـي درون كردستان و مناطق جنگـي مربـي آمـوزش نظامـي بـود, مـي گـويـد: ((هـواپيماهاي عراقـي كه بـراي بمباران شـهرها مـيآمـدنـد, گاهـي آنقـدر نزديك بـودنـد كه ما خلبانان آنـها را مي ديديم و تيرانـدازي مـي كرديـم. يك دفعه مـن و 15 برادر كه بـه آنـها آمـوزش مي دادم, بـه پشت خـوابيده و تيراندازي مي كرديـم. درون ايـن تيراندازيها تـوانستيم چند هواپيما را بزنيـم)).(16) محور ديگـري كه درون كلام امام خمينـي درون بـاره دفاع مقـدس قابل تـإمل است, شـركت و حضـور درون ميدانـهاي رزم است.
ب ـ شركت زنان درون ميدان جنگ
((ايـن تبليغات كه اگر اسلام پيدا شد, مثلا ديگر زنـها بروند توي خانـه ها بنشينند و قفلي هـم درش بزنند كه بيرون نيايند, ايـن چه حرف غلطي هست كه بـه اسلام نسبت مي دهند! صدر اسلام زنـها تـوي لشكر هم بـودند, توي ميدانـهاي جنگ هـم مي رفتند)).(17) امام اينچنيـن باورهاي غلط و تبليغات سـوء دشمنان را درون هـم مـي ريزد و جنگ را عرصه اي بـراي ظهور خلاقيتهاي زنـان و مـردان مـي داند.
((بانوان از صدر اسلام, درون صدر اسلام با مردان درون جنگها هـم شركت داشته انـد. مقام زن والاست. عالـي رتبه هستنـد. بـانـوان درون اسلام بلندپايه هستند. ما مي بينيم و ديديـم كه زنـها, بانـوان محترمات همـدوش مـردان بلكه جلـوي مـردان درون صف قتال ايستادنـد, بچه هاي خـودشان را از دست دادنـد, جـوانان خـودشان را از دست دادنـد و شجاعانـه مقاومت كردند)).(18)
دكتر كرامت يـوسفيان مي گـويد: ((مادري همراه پسر مجروحـش بـود. آرنج مجروح بر اثر اصابت گلوله پر از خون شده بـود. وقتي او را بـه اتاق عمل مي برديـم, مادرش آمد جلـو و گفت: دكترجان! يك كاري بكـن دستش زودتر خوب شود که تا به جبهه برگردد. اول فكر كردم براي روحيه بـه پسرش ايـن حرف را مي زند, ولي دستيارم ـ خليلـي ـ گفت: دكتـر! ايـن مادر يك پسرش شـهيـد شـده و حرفهايـش هـم جـدي است)).(19)
امام خمينـي همـواره بانـوان را پيشگامان ميـدان جنگ مـي دانست:
((ملتي كه بانـوانـش درون ميدانـهاي جنگ با ابرقدرتها و در مـواجه شدن با قواي شيطاني قبل از مردها درون ايـن ميدانـها حاضر شده اند, پيروز خواهد شد)).(20)
خانـم زهرا محمـودي كه بـه ((مادر جبهه)) معروف است, مـي گـويـد:
((وقتـي فـرودگاه تهران بمباران شـد, بلافاصله بـه مجلـس رفتـم و گفتـم: مـن مجوز مي خواهم که تا راحت بـه جبهه رفت و آمد كنـم. برگه عبـور بـرايـم صادر شـد و از آن زمان خانـه ام مقر فعاليت خانمـها شد)).(21)
ج ـ فداكاري زنان درون دفاع مقدس
فـداكاري و ايثارگريهاي زنان از چشـم بابصيرت امام دور نمانـد. ايشان بارها مراتب قدردانـي خـود را از فداكاريها ابراز كردند.
ايشان مي فرمايد:
((درود بر خـواهران و بردران مصدوم و معلـول كه شجاعانـه درون راه حق و پيروزي, قيام و فـداكاري كردنـد و ملت را درون جهان سرافراز كردنـد)).(22) از ميان ايـن سـرافرازان مـي تـوان بـه خانـم آمنـه وهاب زاده اشاره كرد. ايشان درون بخشـي از خاطرات خـود مـي گـويـد:
((وقتي جنگ شروع شد, روز دهـم بـه همراه 300 نفر از خـواهران بـه جبهه اعزام شديم. جزء آخريـن نفراتي بـوديـم كه از خرمشـهر خارج مي شديم ...
بعدها درون عمليات ثامـن الائمـه و عمليات شكست حصر آبادان و عمليات بيت المقدس شركت كردم. والفجر يك, آخريـن عملياتي بـود كه درون آن شركت داشتـم. كلا 7 بار مجـروح شـدم. يك بار درون همان منطقه خـوب شـدم. پاي چپـم تـركـش خـورده است. که تا به حال 3 بار عمل شـده و احتمالا آخر هـم قطع خـواهد شـد. قسمتـي از كبـد و روده هايـم را بـرداشته انـد. گـردن و كمـرم دچـار شكستگـي شـده.
وقتـي درون منطقه غرب دچار مـوج گرفتگي شدم, تعدادي از دندانـهايـم افتاد و گوش چپـم شنوايي اش را از دست داد. دوباره درون منطقه فكه شيميايي شدم. درون حال حاضر نصف يكـي از ريه هايـم را برداشته اند.
حالا اگر رهبر انقلاب اجازه بدهند, براي ياري مسلمانان بـه بـوسني و لبنان مـي روم)).(23) فـداكاريهاي زنان مسلمان درون جبهه هاي جنگ همگـان را بـه تعجب وا مـي دارد. امـام خمينـي درون ايـن بـــــاره مـي فرمايد: ((مقاومت و فـداكاري ايـن زنان بزرگ درون جنگ تحميلـي آنقـدر اعجـابآميز هست كه قلـم و بيـان از ذكـــر آن عاجز بلكه شرمسار است)).(24) البته ايـن تعجب همگانـي است. بـرادر جانباز ايران خواه مي گويد: ((... درون ايـن عمليات بيش از هر چيز بايد بـه فـداكاري خـواهـر شجاع و ايثارگـري اشاره نمايـم. ايشان كه بـا عنـوان ديـده بان بـه طرف بهمنشير رفته بـود, با اطلاعات مـوثـر و مفيدي كه از موقعيت دشمـن مي داد, درون موفقيت عمليات نقـش تعييـن كننده اي را ايفا كرد. او نوه شـهيد بزرگوار ((نواب صفوي)) بـود. ايـن خـواهـر رزمنـده انسان را بـي اختيار بـه ياد فـداكاري زنان مجاهد صدر اسلام مـي انداخت. زنانـي چـون زينب, سميه, نسيبه, ... درون آخريـن ديدار او را درون حالـي ديدم كه پيكر پاك شـهيـدي را با خود حمل مي كرد.
معلـوم شـد كه از يك عمليات چـريكـي مـوفق باز مـي گـردد)).(25) فـداكـاريهاي زنان جلـوه هاي گـونـاگـون دارد. جلـوه اي از آن درون ازدواج ديـدني است. امام خمينـي درون پيام روز زن سال 61 فرمـود:
((آنچه بـراي مـن يك خاطره فرامـوش نشـدنـي است, با اينكه تمام صحنـه ها چنيـن است, ازدواج يك جـوان با يك پاسدار عزيز هست كه درون جنگ هـر دو دست خـود را از دست داده و از دو چشـــم آسيب ديده بـود. آن شجاع با روحي بزرگ و سرشار از صفا و صميميت گفت: حال كه نتوانستـم بـه جبهه بروم, بگذار با اين ازدواج ديـن خـود را بـه انقلاب و به دينـم ادا كرده باشـم. عظمت روحاني ايـن صحنـه و ارزش انسـانـي و نغمـه هـاي الهي آنـان را نـويسنـدگــان, شاعران, گـوينـدگان, نقاشـان, هنـرپيشگان, عارفان, فيلسـوفـان, فقيهان و هر كـس را كه شماها فرض كنيد, نمـي تـواننـد بيان و يا ترسيـم كنند و فداكاري و خداجـويي و معنـويت ايـن بزرگ را هيچ كـس نمي تـواند با معيارهاي رايج ارزيابي كند)).(26) يكي از اين زنان بزرگ همسـر جانباز مجتبـي شاكـري هست كه امام درون ايـن باره فرمود:
((شما بـا ايـن ازدواج قلب امام زمان(ع) را شاد كـرديـد)). اما متـإسفيـم كه همسـر ايـن رادمـرد بزرگ و عاشق آلاله هاي نـور از مصاحبه و صحبت خـودداري مي كند و متـواضعانـه مـي گـويد: ((كسانـي هستنـد كه كارهاي بزرگـي انجام داده انـد. مـن كاري نكـرده ام)).
د ـ شـهادت و روحيه شـهادت طلبـي زنان
امام خمينـي بارها بر روحيه شـهادت طلبـي زنان تإكيد داشته انـد. حدود سه ماه پـس از پيروزي انقلاب امام فرمود: ((ايـن نور ايمان هست كه شما خانمـها از شـهادت نمي هراسيد)).(27) ((جـوانان ما همـه براي شـهادت حاضرند, مرد و زن ما براي شـهادت حاضرنـد)).(28) طلب دعا بـراي شـهادت از سـوي زنان نيز مـورد تـوجه امام قرار گرفته بـود. ((همـه زنـها بـه مـن مي گـويند كه شما دعا بكنيد كه ما شـهيد بشـويـم)).(29) درون حالات مرحـوم فهيمـه باباييان پـور, همسر شـهيـد غلامـرضا صادق زاده, گفته انـد كه وقتـي امام از فهيمـه بـراي جاري ساختـن صيغه عقـد درخـواست وكالت كردند, فهيمـه با كلامـي رسا بـه امام عرض كـرد: جـواب مثبت مـن مشـروط است! اطـرافيان بـا تعجب پرسيـدنـد: چه شرطـي؟ فهيمـه بـه امام گفت: بـه شرط دعاي شما براي شـهادت هـر دوي مـا درون ايـن دنيـا و قبـول شفـاعت مـا درون آخــرت ...))(30) و ايـن روحيه شـهادت طلبـي هست كه امـام خمينــي را بـه پيروزي مطمئن مي نمايد:
((مـن هر وقت بانـوان محترم را مي بينـم كه با عزم و اراده قاطع درون راه هـدف, حاضـر بـه همـه طـور زحمت بلكه شـهادت هستنـد, مطمئن مي شوم كه ايـن راه بـه پيـروزي منتهي مـي شـود)).(31) ايـن روحيه شـهادت طلبـي كه مـوجب پيشرفت است, بـه فرمان امام خميني بايد حفظ شـود, زيرا متضمـن پيروزي است. امام درون بخشـي ديگر مـي فرمايـد: ((ملتي كه شـهيد درون راه اسلام, هم از بانوان دارد و هـم از مردها و شـهادت را هم بانـوان طلب مـي كننـد و هـم مردها, آسيب نخـواهد ديد. ما اميـدواريـم بـه ايـن سيل خـروشان ملت كه درون جلـوي آنـها بانـوان محترم كه ارزشمندتريـن قشرهاي ملت هستند و براي پيشبرد آمال اسلامي مجاهدت مـي كنند)).(32) زهرا محمـودي درون خاطرات خـود مي گويد: ((وقتي سوسنگرد آزاد شد, ما داخل شـهر رفتيـم. سـوسنگرد كاملا ويران شده بـود. درون اوليـن روز كه بـه سوسنگرد وارد شديـم, بـه بيمارستان شـهر رفتيم.
صحنـه دلخراشي بـود. خانـم جواني را ديدم كه شـهيد شده و جنازه اش روي زميـن افتاده بـود. روي يك تخت فقط قنداق يك نوزاد شيرخوار ديده مـي شـد و از خـودش خبري نبـود ... صحنـه بسيار تكان دهنده اي بـود)).(33) زنان شـهيـد راه حق را يافتنـد و با خون خـود مسيـر پيروزي را ترسيـم كردند, چنانكه روح خـدا بر آنان درود فرستاد.
((درود خداوند بر زناني كه درون ايـن انقلاب و در دفاع از ميهن بـه درجه والاي شـهادت نايل شـده اند)).(34) ((زنان و مردان و كـودكان نمـونـه اي كه درون زيـر بمبـارانـها و از بستـر بيمارستـانـها سـرود شـهادت سـر مـي دهنـد و با دست و پاي قطع شـده بازگشت بـه جبهه هاي انسان ساز را آرزو مي كنند, فوق آنچه ما تصـور مي كنيـم ... اينان درون ميدان خـون و شـهادت راه حق را يافته اند)).(35) از خيل عظيـم شـهداي دفاع مقـدس, مـي تـوان بـه شـهيـدان دفاع مظلـومانـه خـرمشـهر اشاره كرد. شـهناز حاجـي شاه سرانجام بـه همراه يكـي از همرزمانـش بـه نام شـهنـاز محمـدي درون هيـإت قـرآن مقـابل دفتـر حزب جمـهوري اسلامـي درون خيابان چهل متري خرمشـهر بـه شـهادت رسيـد و از حسيـن كه درون روز دوم آبانماه 1359 درون نزديكي فرمانداري بـه ايـن فوز عظيم نايل شـد, سبقت گرفت. هنـوز صـداي غمآلـود مادر شـهيـدان شـهناز, محسـن و حسيـن حاجي شاه درون گوشمان هست كه مي گفت: خودم قبر شـهناز را درون محل ورودي پـادگان دژ كنـدم ... مـن از تـرس اينكه جنازه م بـه دست دشمـن بيافتـد, او را بـه خاك سپردم. داخل قبـر او شدم و كفـن را از رويش بـه كناري زدم. او را بوسيدم و بعد خاكها را بـه روي تازه گلـم ريختـم. اما پيكر حسيـن كه بـه شـهيـدان كربلا پيـوست, که تا زمان آزادي خرمشـهر پيـدا نشـد)).(36) زنان پيروز ما بـراي شـهادت رفتند. عاشق شـهادت بـودنـد و مرگ درون بستر شرم داشت كه قدم پيش بگذارد.
ه ـ جهاد زنـان درون پشت جبهه و پشتيبـانـي رزمنـدگان
به نظر مـي رسـد جلـوه اي از فعاليتهاي زنـان درون دفـاع مقــدس كه رسانـه هاي جمعي آن را بازگـو كرده اند, هميـن است. امام خميني درون جمع مسـوولان كشوري يك ماه پـس از آغاز جنگ ايـن نقـش را يادآور شده است:
((شما درون تاريخ نگاه كنيد از صـدر تاريخ که تا آخر اگر پيدا كرديد يك جايي را كه زنـها و زنـهاي جـواني كه حالا بايد فرض كنيد بروند سراغ جواني شان و پيرزنش و پيرمردش, پيرزنـش ايـن طور كوشـش كند درون اينكه پشتيباني از ارتشـش بكنـد, پشتيبانـي از پاسـدارهايـش بكنـد. شمـا كجـا اگـر داريـد سـراغ بگـوييـد مـا بفهميـم؟
كجا شما همچـو چيزي داريـد كه دوش بـه دوش مـردها و پاسـدارها و ژاندارمري و ارتـش و همـه قـواي مسلح دوش بـه دوش اينـها زنـها هـم همراهي بكنند؟))(37)
يكي از خـواهران مع خرمشـهر مي گويد: ((در خرمشـهر كه بـوديـم بـه دليل درگيـريهاي فشـرده و نگهبانيهاي شبـانـه, فـرصتـي بـراي تعليـم نظامـي بسياري از خـواهـران نبـود. ناچار شبها بـا همان تعليمات مختصر دو ساعت بـه خط مقدم مي رفتيم و دفاع مي كرديـم ...
خمپاره مثل باران مـي باريـد. از چپ و راست گلـوله مـي زدنـد ... ايثار و فـداكاري درون مرز, مرزي نـداشت. يكـي دو روز بعد, برادر جهانآرا حفـاظت از مـهمـات را بـه مـا سپـرد)). (38) حمـــايت از رزمنـدگان قيمت مادي نـداشت. بانـوان درون ايـن جنگ از جان و روح مـايه مـي گذاشتنـد. امـام درون يكـي از سخنـانـش مـي فـرمـايد:
((الان كـي هست كه دارد از آنـها[ ارتشـي ها] پشتيبـانـي مـي كنـد؟
آن زنـهايي كه براي شما نان مي پزند و آن مردمي كه براي شما پـول مي دهند و آن مردمي كه براي شما ذخيره مـي دهند و آنقدر چيزها را مـي فـرستند, هميـن مردم مسلماننـد)).(39) يكـي از راويان حماسه مي گويد: ((با وجودي كه پير بود و خميده اما فعال و پركار بـود. درون ستاد پشتيبانـي استان فارس فعاليت مـي كرد. درون گرماي تابستان مقابل آتـش مي نشست و براي جبهه ها نان مـي پخت. روزي خبر آوردنـد پسـرت مجـروح شـده و در بيمارستان شيـراز بستـري است. بـه ملاقات پسرش رفت و پـس از ساعتي برگشت. قبل از آنكه كارش را آغاز كند, فقط گفت:
الحمدلله فرزند مـن هـم عضوي از بدنش را درون راه خدا و اسلام داد و مـن را پيش حضرت عباس(ع) روسفيد كرد)).(40) هميـن فعاليتهاست كه امـام از آنـها بـه عنـوان ارزش ياد مـي كنـد و در جمع رييـس و نمايندگان مجلـس عنـوان مـي كنـد كه بايـد بـه آنـها اقتـدا شـود:
((مـن وقتي كه درون تلـويزيـون مي بينـم ايـن بانـوان محترم را كه اشتغال دارند بـه همراهي كردن و پشتيبانـي كردن از لشكر و قـواي مسلح, ارزشي درون دلـم احساس مي كنم كه براي كـس ديگري نمي تـوانـم ايـن طـور ارزش قايل بشـوم ... سـربـازان گمنامـي هستنـد كه درون جبهه ها بايد گفت: مشغول جهاد هستند ... ما بايد قـدر ايـن نعمت را بـدانيم و اقتدا كنيـم بـه ايـن زنـها و بانـوان و بچه هاي پشت جبهه و آنـهايـي كه خـود درون شـهرهاي مخروبه و نيمـه مخروبه حاضرند.
ماها بايد از اينـها اخلاق اسلامـي و ايمان و تـوجه بـه خدا را ياد بگيريـم)).(41) از ايـن مقتدايان جنگ نمونـه هاي زيادي را مي توان برشمرد. آتـش پنجه مـي گـويد: ((عده اي از خـواهران دوشادوش بـرادران رزمنـده درون مسجـد, درون بيمارستان هر جاي ديگري كه نياز بـه وجود آنـها حـس مي شد, بـه خدمت و فعاليت مشغول بـودند. يكي از خـواهران فـداكار مادر خانـم ميمنت كريمـي (يكـي از امـدادگران آبادان) بـود. ايـن مادر درون جريان حمله شكست حصر آبادان درون شـهر مانـد و به محض ورود رزمنـدگان بـه شـهر ظرف آبـي بـه دست گـرفت و دست و پاي رزمندگان را كه گلي و خاكآلود بـود, شست و پنبه خيـس بهو دهـان آنـها كه خشك و تشنـه بـود, كشيـد مبـادا كه تــرك بردارد و اذيت شـوند. او با اين كار خـود كوچكتريـن كمكي كه از دستـش برميآمد, انجام مي داد)).(42) جلوه ديگر از ايـن پشتيباني درون تهيه لبـاس بـراي رزمنـدگان بـود. خـواهـر ابـري مـي گـويـد:
((قبل از آغاز عمليات كـربلاي 4 خـواهـران شبهاي زمستان تـا صبح بـي وقفه لبـاسهاي شيميـايـي و مـاسكهاي مخصـوص رزمنـدگـــان را مـي دوختند. بـه خاطر سردي هـوا و جنـس مخصـوصـي كه ايـن پارچه ها داشتند و در هـواي سرد بسيار سخت مي شدند, بـه خاطر هميـن, صبحها وقتـي خـواهران براي نماز دست از كار مي كشيدند, دستهايشان بشدت زخـم شـده بـود)). (43) ايثـاري چنيـن را امام حاصل تحـول زنان مـي دانـد و به هميـن جهت سهم بيشتري درون نـهضت را بـه آنـها اختصاص مي دهد.
((آنچه كه درون ايران بزرگتـر از هر چيز بـود, تحـولـي هست كه درون بانوان ايران حاصل شد. بانـوان ايران درون ايـن نـهضت و انقلاب سهم بيشتـري از مـردان دارنـد و امـروز هـم كه درون پشت جبهه ها مشغول فعاليت هستنـد, سهم آنـها بيشتـر از ديگـران است)).(44) جلـــوه ديگري يبانـي جبهه ها درون اهداي طلا و زيـورآلات است. چنانكه امام خمينـي درون ايـن باره مـي فرمايـد: ((امروز همكاري و همياري مردم بـي سابقه است. ما هر روز شاهـد بانـوانـي هستيـم كه ماحصل عمـرشـان يك تكه طلا را مـيآورنـد و در راه خـدا و جنگ انفـــاق مي كنند)).(45) درون ايـن باره مرحـوم فهيمـه بابائيان پـور درون دفتر خود چنين يادداشت كرده است:
((... قلبـم داشت از جاي كنده مي شد. دستم را از زير چادر بيرون آوردم. يك بار ديگر براي آخريـن دفعه بـه آن نگاه كردم. از دستم بيرونش آوردم. گفتـم: براي جبهه مي خواهم بدهـم ... مـن بـه خاطر ميآوردم لحظات خوشي را كه براي خريدش صرف كرده بوديـم. از ايـن مغازه بـه آن مغازه و سپـس درون مغازه اي كـوچك شيشـه نظر هر دومـان را بـه خـود جلب كـرده بـود. مغازه دار وقتـي آن را آورد, گفت: عقيق ايـن انگشتر يمني است. تـو خيلي خـوشحال شدي. دست درون جيب كردي و پـولهايـي را كه از جبهه گرفته بـودي, بـه خاطر تنـها خـريـد ازدواجمان دادي. آري درون يادم ميآمـد. مـي خـواستـم بـه آن بـرادر بگـويـم: آري بـرادر طلاست. تنـها خـريـد ازدواجمـان است. مي خواستم بگويم كه مـن خيلي دوستش دارم. مي خواستم بگويم كه چند روزي درون دستم كردم كه خاطرش درون ذهنـم بماند. مي خـواستـم بگويـم تـولد زهراي اطهرش خدا را صد هزار بار شكر كه مي خـواهيـم درون يك مـورد كـوچك پـايـم را جـاي پـايش بگذارم.
برادر نوشت: انگشتر طلا با نگيـن دريافت گرديد و مـن هـم زير آن را امضا كردم. از دكه كمك بـه جبهه بيرون آمدم. پيش خودم گفتـم: يا زهرا قبول كن)).(46)
ايـن فعاليتها از ديـدگاه امام روح الله چـون فعاليت درون جبهه ها است. ((شما بانـوان درون پشت جبهه آن فعاليتـي را مـي كنيـد كه آن سلحشـوران درون جبهه هـا)).(47) درون بخشـي از پيام امـام خمينـي درون تجليل از شـهداي گـرانقـدر انقلاب اسلامـي آمده است:
((اگر نبـود مجاهـدت شما, برادران و خـواهران بزرگـوار, شما درون جبهه ها و پشت جبهه ها كه بـا اخلاص خاص خـود عنايت خـاص خـداونـد قادر را جلب نمـوديد, كدام قدرت و كدام ابزار جنگـي مـي تـوانست جمـهوري اسلامي و كشور عزيز شما را از ايـن درياي مواج متلاطـم كه شـرق و غرب و وابستگان بـه آنان دست بـه دست هـم و بازو بـه بازوي يكـديگـر داده و در پـي غرق آن كـوشيـدنـد و مـي كـوشنـد, نجـات دهد؟!)).(48)
خـانـم زهـرا محمـودي كه بـه مـادر جبهه معروف است, درون بخشـي از خاطرات خـود چنيـن عنـوان مـي كند: ((يك بار بـه تنـهايـي عازم خط شدم. فقط چند نفر از رزمنده ها همراهـم بودند. وقتي درون خط وسايل را بيـن بچه ها تقسيـم كردم, يكي از رزمنده ها مرا كنار تـوپ 106 بـرد و گفت: مادر! ما ايـن تـوپ را روي سنگر فرمانـدهـي عراقـي تنظيم كـرده ايم. دوست داريـم با دست شما شليك شـود. ان شإالله بـه هدف بخـورد و گروهـي از فرماندهان عراقـي بـه درك واصل شـوند ... با كمك بچه ها گلوله تـوپ را شليك كردم و بعد شنيدم كه درست بـه هـدف اصابت كرد)).(49) امام تإكيد داشتنـد بانـوان بايد درون پشت جبهه فعال باشند و الحق كه بانـوان ايـن مطلب را بخـوبي بـه ثبـوت رسـانـدنـد. بـه نمـونـه هـاي زيـر تـوجه كنيـد:
((بچه ها كاملا درون تيـررس عراقيها بـودنـد. اگـر سـرشـان را بـالا مي گرفتند, مطمئنا هـدف تك تيراندازهاي عراقـي قـرار مـي گرفتنـد.
حركت بچه ها بـه صـورت خزنده و سينـه خيز بـود. مسيري را هـم كه ما مي خواستيم با گذشتـن آن بـه بچه ها برسيم, بـه هميـن صورت بود ... با هر تلاشي بـود خود را بـه سنگر بچه ها رسانديـم. براي رزمندگان باور كردني نبـود. نيم خيز درون سنگر آنـها نشستيـم. باورشان نمي شد كه ما آنجا باشيم. هدايا را تقسيم كرديـم. سپـس ذوباره بـه صورت سينـه خيز از سنگـر آنـها دور شـديـم)).(50) خـواهر علـي خانـي نيز مـي گـويد: ((يك روز درون ستاد بيت الزهرا مشغول مرتب كردن هـداياي مردمـي بـوديـم كه بعد از باز كردن يكـي از بسته هاي قنـد و شكر ناگهان چشممان بـه نامـه اي افتاد كه درون حاشيه آن نوشته شده بـود:
من بيـش از ايـن تـوان كمك بـه جبهه را نـداشتـم ... مـن كـوپـن يك نفـره اي داشتـم كه ارزاق آن را بـراي شمـا رزمنـدگـــان اسلام فـرستادم)).(51) دو نمونـه فـوق نمـونـه كـوچكـي از رزم پشت جبهه بودند كه تـوسط بانـوان صـورت گرفت. آنـها حاضر بـودند از مال و جـان خـويـش بـراي حمـايت از رزمنـدگـان دست بشـويند.
و ـ موضع و مقام خانواده شـهدا
امام خانـواده شـهدا را چشـم و چراغ ملت مي داند و البته آنـها بـه شـهادت افتخار مي كننـد. امام مـي فرمايـد: ((ملتـي كه خـواهران و مادران دليرش افتخار بـه مرگ جـوانان بـرومندش مـي كنـد كه درون صف شـهدا هستند, پيروز است)).(52) حجت الاسلام محمـدرضا وحيدينژاد نقل مـي كنـد: ((هنگامـي كه درون مقـابل پيكـر مطهر شـهيـد احمـد اسـدي ايستاديـم, همـه بشـدت نگـران حال مادرش بـوديـم. اما بـا اينكه گلـوله اي بي رحـم يك طرف سر شـهيد را و پدرش تاب تحمل از كف داده بود, مادر بـه صبوري سروهاي سرافراز گرد پاره دلـش بـه طواف برخاسته بـود و در نگاه حيرت جمع, زبان بـه ذكر صلوات بر محمد و آل محمد(ص) معطر مـي كرد و براي پاسـدارانـي كه گرداگرد ما حلقه زده بـودند و به نظاره ايستاده بـودنـد, دعا مـي كـرد و دريغ از قطره اشكي!)).(53)
امام خمينـي همواره بر ايـن امر تإكيـد دارنـد كه نمـونـه زنان تاريخ ما تنـها درون صدر اسلام يافت مـي شـود. ((زنـها و مادرهايي كه بچه هايشان شـهيد شده است, مي گويند ما مفتخر هستيـم و يكي دو تاي ديگر كه داريم, اينـها را هـم مي خـواهيـم شـهيد بشوند و دعا كنيد كه شـهيد بشوند. اين تحولي بود, همان تحولي كه درون صدر اسلام بيـن مسلميـن حاصل شده بـود كه شـهادت را براي خـودشان فوز مي دانستند ... از اين جهت ايـن پيروزي ما مرهون همچو تحول روحي هست كه درون مـردم پيـدا شـد)).(54) زنـان نمـونـه اي كه شـهادت را جـاودانگـي يارانشان و همسرانشان مي پنداشتند و از رفتـن آنـها كوچكترين غمي بـه خود راه نمي دادند.
راويان خرمشـهر حكايت مي كنند:
((در خـرمشـهر خـواهري بـود بـه نام زهره حسينـي. او درون هفته اول جنگ پدر شـهيدش را با دستهاي خـود دفـن كرد. درون روز يازدهـم مـهر 1359 هـم بـدن قطعه قطعه شـده بـرادرش علـي را كه درون مــــدرسه ((دريابـد رسايـي)) بـه شـهادت رسيـد. خـداونـد بـه زهره حسينـي و خـواهـرش چنان تحملـي داده بـود كه كارشـان درون گلزار شـهدا دفـن شـهيدان و نگهبانـي جنازه ها شـده بـود)).(55) فداكاري, زن و مرد نمي شناسـد, اما بـه فرمـوده رهبـر كبير انقلاب اسلامـي, نقـش زنان چشمگيـر و نمايانتـر است. زنان ما علاوه بـر آنكه درون جبهه و پشت جبهه نقش فعالـي را ايفا مـي كردنـد, نقـش مادري و همسري را نيز داشتنـد و در عيـن حـال مـع عصمت و عفت خـود بـودند.
مـهناز جزايري درون خاطرات خـود مـي نـويسـد: ((ادامـه عمليات كربلاي 8 بـود و رزمنـدگان از منطقه غرب, خرمال و شاخ شميران درون حال نفـوذ بودند. بيمارستان خيلي شلوغ بـود. علاوه بر آنكه حمله هواپيماهاي عراقي باعث شده بـود كه تعداد زيادي زن و بچه و پير و جـوان بشـدت مجـروح شـونـد. تعداد مجـروحيـن زيـاد بــــود و جراحتهايشان همراه با خاك و خون بود. امكان شستشوي زخـم نبـود. بايد سريع از خونريزي جلوگيري مي كرديـم و آمپـول كزاز و سرم بـه آنـها تزريق مي كرديـم. درون ميان آنـها زني ميانسال بود كه بـه خاطر شدت جراحتـش فكر كردم زنده نيست. پيكر خونيـن او بـه خاك و خـون آغشته بـود. از نـاحيه صـورت بشـدت آسيب ديـده بـود.
شكافي عميق از بالاي سر تافـوقاني ديده مي شد كه صـورت را دو قسمت كرده بود. پـوست صورتـش كه چاك خـورده بـود, درون دو طرف سر جمع شـده بـود و در وسط استخـوان جمجمـه و فك دنـدانـهايـش ديـده مـي شد. كره چشمـش از حدقه بيرون زده بـود وكنار گـوشـهايـش قرار گـرفته بـود. دقت كـردم ديـدم تكـان نمـي خورد.
نبضش را گرفتـم. ناله اي كرد, حدس زدم درون بيهوشي است, اما مطمئن بودم كه زنده است. تصميـم گرفتـم بـه او آمپول كزاز تزريق كنـم. آرام دستـم را نزديك بـردم. ناگهان دستـم را گـرفت. جا خـوردم, مطمئن بـودم كه نمي تواند ببيند. خيلي زود فهميدم براي چه دستـم را گرفته است. آرام دهانـم را كنار گوشـش بردم و گفتـم: مـن زن هستـم. بلافاصله دستـش شل شد و آرام مچـم را رها كرد. لحظه اي بـه چشمـش كه آويزان از حدقه بود, خيره شدم و به واكنشـش فكر كردم. او درون آن حال هـم مع عصمتـش بود)).(56) درود بر همـه شـهيدان, درود بر همـه بانوان فـداكار, درود بر بانـوان شـهيـد و درود بـر امام شـهيدان.
________________________________________
1ـ از بيانات امام خميني درون جمع گروهي از بانوان قـم, 20/2/58, صحيفه نور, ج6, ص137.
2ـ از بيـانـات امـام خمينـي درون جمع بـانـوان اردبيل, 27/5/59, صحيفه نور, ج13, ص31.
3ـ پيـام زن, شمـاره 75, خـرداد 77, ص9.
4ـ از بيـانـات امـام خمينـي درون جمع بـانـوان جهاد دانشگـاهـي, 2/3/60, صحيفه نور, ج14, ص230.
5ـ مركز فرهنگي سپاه, منظومـه زينبيه, جلـوه هايي از مقاومت زنان درون هشت سـال دفـاع مقـدس, 1376, ص41.
6ـ از بيـانـات امـام خمينـي درون جمع بـانـوان جهاد دانشگـاهـي, 2/3/60, صحيفه نور, ج14, ص230.
7ـ مجله پيـام زن, شمـاره 75, خـرداد 77, ص10.
8ـ از بيـانـات امـام خمينـي درون جمع بـانـوان جهاد دانشگـاهـي, 2/3/60, صحيفه نور, ج14, ص230.
9ـ پيام امام خميني بـه مناسبت دوازده فرورديـن, 12/1/59, صحيفه نور, ج12, ص31.
10ـ از بيانات امـام خمينـي درون جمع اعضـاي بسيج 26/1/59, صحيفه نور, ج12, ص44.
11ـ طاهـره قاسمـي اميـن, مستـوران روايت فتح, دبيرخانـه كنگـره بـررسـي نقـش زنان درون دفاع و امنيت, 1376, ص99, خاطـرات حميـرا خان بيگي.
12ـ از بيـانـات امـام خمينـي درون ديـدار بـا زنــان درون روز زن, 21/11/64, صحيفه نور, ج19, ص280.
13ـ منظومـه زينبيه, ص71.
14ـ از پيـام امـام خمينـي بـه منـاسبت هفـده شـهريـور, 17/6/59, صحيفه نور, ج13, ص65.
15ـ از وصيت نامـه سياسـي ـ الهي امـام خمينـي, صحيفه نـور, ج21, ص172.
16ـ پيام زن, شماره 79, مـهر 1377, مصاحبه بـا فـرشتگان ايثار و پرستاران شـهادت (2), ص32.
17ـ از بيانـات امـام خمينـي درون مـورد قطع رابطه بـا آمـريكـا, 20/9/57, صحيفه نور, ج4, ص59.
18ـ از بيانات امام خميني درون جمع بانـوان قـم, 12/11/58, صحيفه نور, ج11, ص253.
19ـ سيد امير معصـومي, باليـن نـور, انتشارات حديث, 1376, ص39.
20ـ از بيانـات امـام خمينـي درون جمع بـانـوان اردبيل, 17/5/59, صحيفه نور, ج13, ص31.
21ـ مستوران روايت فتح, ص111.
22ـ از پيام امام خمينـي بـه منـاسبت هفته مصـدومـان و معلـولان, 9/10/58, صحيفه نور, ج11, ص144.
23ـ منظومـه زينبيه, ص36, مصاحبه با خـواهـر جانباز وهاب زاده از ناحيه 7 بسيج.
24ـ از پيـام امـام خمينـي بـه منــاسبت روز زن, 25/1/61, صحيفه نور, ج16, ص126.
25ـ منظومـه زينبيه, ص30, نقل قـول از بـرادر جانباز ايران خـواه از مشكين شـهر.
26ـ از پيـام امـام خمينـي بـه منــاسبت روز زن, 25/1/61, صحيفه نور, ج16, ص126. 27ـ از بيانات امام خميني درون جمع بانوان جنـوب شـهر تهران, 16/2/58, صحيفه نور, ج6, ص120.
28ـ از بيانات امـام خمينـي درون جمع دانشجـويان, 19/2/58, صحيفه نور, ج6, ص136.
29ـ از بيانات امـام خمينـي درون جمع هيإت دولت, 10/7/58, صحيفه نور, ج9, ص246.
30ـ عليـرضا كمـري, نامـه هاي فهيمـه, حـوزه هنـري سازمان تبليغات اسلامي, 1369, ص22.
31ـ از بيانـات امـام خمينـي درون جمع بـانـوان تهران, 10/10/58, صحيفه نور, ج11, ص160.
32ـ از بيانـات امـام خمينـي درون جمع بـانـوان اردبيل, 27/5/59, صحيفه نور, ج13, ص31.
33ـ مستـوران روايت فتح, ص117, خاطـرات خـواهـر زهـرا محمـودي.
34ـ از پيام امام خميني بـه مناسبت روز زن, 4/2/60, صحيفه نـور, ج14, ص202.
35ـ از پيام امام خمينـي بـه خانـواده شـهدا, اسـرا و جانبـازان, 6/6/62, صحيفه نور, ج22, ص329.
36ـ منظومـه زينبيه, ص75.
37ـ از بيانات امام خميني درون جمع مسـوولان كشوري, 6/8/59, صحيفه نور, ج13, ص135.
38ـ منظومـه زينبيه, ص56, خاطرات سكينـه حـورسي از خرمشـهر.
39ـ از بيانات امـام خمينـي درون جمع فـارغ التحصيلان ارتـش جمـهوري اسلامـي, 25/8/59, صحيفه نور, ج13, ص171.
40ـ منظومـه زينبيه, ص58.
41ـ از بيانات امام خميني درون جمع رييس و نمايندگان مجلـس شوراي اسلامـي, 28/12/59, صحيفه نور, ج14, ص133.
42ـ منظومـه زينبيه, ص57.
43ـ همان, ص45.
44ـ از بيـانـات امـام خمينـي درون جمع گـروهـي از بـانـوان جهاد دانشگـاهـي, صحيفه نـور, ج14, ص230.
45ـ از بيـانـات امـام خمينـي درون جمع ائمـه جمعه استـــان گيلان, 4/3/61, صحيفه نور, ج16, ص156.
46ـ نامـه هاي فهيمـه, ص151.
47ـ از بيانات امام خمينـي درون جمع گروهي از بانـوان قـم, صحيفه نور, ج17, ص211.
48ـ از پيـام امـام خمينـي درون تجليل شـهداي انقلاب اسلامـــــــي, 18/11/63, صحيفه نور, ج19, ص97.
49ـ مستوران روايت فتح, ص118.
50ـ همـان, ص128, خـاطـرات خـواهـر زهـرا محمودي.
51ـ منظومـه زينبيه, ص83.
52ـ از بيانـات امـام خمينـي درون جمع اعضـاي هلال احمـر, 2/11/56, صحيفه نور, ج9, ص142.
53ـ تقي متقـي, ما آن شقايقيـم, مركز فرهنگـي سپاه, 1375, ص42.
54ـ از بيانات امام خمينـي درون جمع بانـوان عضـو جهاد دانشگاهـي اصفهان, صحيفه نور, ج14, ص230.
55ـ منظومـه زينبيه, ص62.
56ـ مستـوران روايت فتح, ص82, خـاطـرات خـواهـر مـهناز جزايـري.
ماهنامـه پيام زن ـ شماره 91 ـ مـهر 78

، قيمت آمپول كزاز




[زنـان درون دفـاع مقـدس, بـه روايت امـام قيمت آمپول كزاز]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Wed, 27 Jun 2018 16:43:00 +0000